پره سر تــــــالـــــــــــــــــــــــــــــش ایران

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

تا لـــــــــــــــــــــــش برای د ه سال دیگر نیز تک نماینده ای باقی ماند!!!

طرح افزایش تعداد نمایندگان مجلس از 290 نفر به 310 نفر در کمیسیون امور شوراهای مجلس در حالی به تصویب رسیده است

که تعداد نمایندگان حوزه تالش بزرگ با تصویب نهایی این طرح در صحن مجلس تغییر پیدا نخواهد کرد و تالشان باید منتظر طرح جدید در 10 سال آینده باشند.

با توجه به طرح تصویب شده و مطالعه امار زیر نشان دهنده انست که تالش عزیزمان از اولویت بیشتری برای تبدیل شدن به دو حوزه مستقل با دو نماینده بود!!

به عنوان نمونه بر اساس طرح تصویب شده حوزه انتخابیه شاهین دژ و تکاب با 169235 نفر صاحب نماینده مجلس خواهد شد و

این در حالی است که تنها شهرستان تالش دارای جمعیتی بالغ بر 189000 نفر است.

همچنین حوزه انتخابیه آران و بیدگل با جمعیت 97420 نفر در دوره جدید صاحب نماینده خواهد شد و این در حالی است که

مجموع جمعیت ماسال و رضوانشهر بالغ بر 119 هزار نفر است و جمعیت تالش تقریبا حدود دو برابر این حوزه می باشد.

و همچنین درباره حوزه انتخابیه فردوس و سرایان با جمعیت 74119 نفر، حوزه انتخابیه فارسان و کوهرنگ با جمعیت 129856 نفر و

نمونه های دیگری که نشان می دهد حوزه تالش بزرگ مستحق بیش از یک نماینده در مجلس شورای اسلامی است.

مسئول اینهمه تبعیض چه کسیست و چه کسی باید جوابگو باشد؟؟

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

با عرض سلام و درود ب تمامی اعضای محترم و عزیز و عرض خسته نباشید به

نماینده مجلسممون...

اوایل دوره جناب شکری بود و البته بعد از پیروزی ایشون شنیدم که ایشون

فرموده اند که هیچکس حق ندارند برایم پرده تبریک نصب و یا عرض ارادت کند .

خیلی خوشحال شدیم و گفتم چه حرکت زیبایی!!!

و البته غیر از این حرکت استراتژیک""قولهایی اعم از شهرستان شدن بخش پره سر

( و دیگر بخشهای کل تالش ) ! قول مساعد در مورد بیمارستان پره سر ! قولهایی

بابت نیروگاه سیکل ترکیبی پره سر و جوانان بیکارش و اینکه

تمامی مسئولان و افراد فاسد اداری از فردای ان روز بیاد ماندی ! خود استعفای خود

را نوشته و تقدیم دارند تا شخصا اقدامی ننموده ام.مهمترین خبر برای تالش :

تشکیل کارگروهای مختلف اعم از تمامی نخبگان و حتی کاندیداهای قبلی انتخابات

مجلس در ان گروهها و بلاخره بهتر شدن اوضاع بود .

در مورد نسب پرده : به بنرها توجه نمائید در سه نقطه شهرستان با یک متن و

اما با اسامی مختلف!!( و همچنین خبرهایی در مورد پخش 80 هزار نسخه cd )

در مورد پره سر عارضم که: پره سر همچنان بخش هستش. بیمارستان که ساخته

نشده هیچ! حتی زمین اهدایی چند سال پیش شورای شهر پره سر( به اقای دکتر

بختیاری جهت ساخت بیمارستان ) هم به مصرف شخصی اقای بختیاری درامده

است و اختلاسی در این مورد انجام پذیرفت ). در مورد نیروگاه دوستان خود نظر

بدهند. و در مورد مدیران نالایق شهری و مفاسد اداری هم همچنان هستند

سرورانی که بدون هیچگونه پایبندی به قانون به امورات شهری رسیدگی مینمایند.

در مورد تشکیل کارگروه نیز تا انجائیکه بنده اطلاع دارم " سروران و نخبگان تالش

منتقد و رضایتی ندارند.اما در حوزه فرهنگ ناگفته نماند در مورد تشکیل اتاق شعر

تالش از اساتید برجسته ای چون استاد عبدلی و ازموده و همراهانشان حرکت بی

نظیری انجام پذیرفت که قابل تقدیر و تشکر است.

علی ایحال قصدم از انتشار این مطالب نه تخریب و نه تایید اقدامات جناب شکری

بوده و هست. تقاضامندم بطور منصفانه و در نظر گرفتن حق نظراتتان را بفرمائید و

مباحث رو به حاشیه نکشید.هرکدام از دوستان میتونن پیشنهادات و انتقادات و

حرفاشونو در حوزه شهری خودشون رو اینجا مطرح کنند . خواهشمندم فقط منافع

تالش عزیز رو در نظر گرفته و بحث و تبادل نظر نمائید" و هر شخص جهت حمایت از

کاندیدای خاص و یا تخریب کاندیدای فعلی بحثی مطرح و یا به اعضا بی حرمتی ننمائید.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

 امروز بیست و دومین سالگرد پدربزرگم مرحوم حاج سید محمود شرفی

ان روح منور در لیالی قدر سحرگاهان بیست و یکم رمضان یکهزار و چهارصدو یازده هجری قمری مصادف با سپیده دمان هفدهم فروردین یکهزار و سیصدو هفتاد هجری شمسی از فرش خاک عزم افلاک نمود و سرانجام مرغ باغ ملکوت ما در مهبط خلد برین به قرب حضور قرین و در محضر کبریا تمکین و تسکین یافت.
هرچه بود گذشت ,او رفت.ولی یاران از غم دوری و اتش مهجوری سوختند.شهر از صغیر و کبیر سیر گریست.غمی جانکاه و غصه ای توان فرسا بر دلها سایه گسترد.بعد از اداب غسل و کفن ,استاد حاج جمیل مهاجری از برجستگان علم و عرفان بر جنازه ی ان جناب مستطاب نماز خواند و از ان ضایعه ی دردناک با تاسف و حرمت یاد کرد.بعد از ان پیکر پاکش بر دست انبوه دوستان و خیل مشایعت کنندگان ( با پای پیاده در مسیری طولانی) به زادگاه با صفایش ییلاق وسکه در سی کیلومتری رضوانشهر انتقال یافت و در جوار والد ماجد در ارامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد.
سید محمود شرفی متخلص به "شوقی " فرزند دردانه ی سید فرزانه حضرت سید عبدالقادر حسینی است. وی در سال 1291 خورشیدی در ییلاق باستانی "وسکه" از توابع رضوانشهر تالش دیده به دنیا گشود.
سالیان دراز در مقام امامت جمعه و جماعات ,مرجع دینی مسلمانان منطقه و ملجا یقین انان بود. دو مسجد زیبا و با صفایش در ییلاق وسکه و دیگری در بخش پره سر کانون گرم صاف دلان طریقت و مرکز ثقل سالکان حقیقت  بود.
انجا که پا در میان می نهاد دشمنی ها به دوستی می انجامید و گره از کار فرو بستگان گشوده میشد!

بی هیچ گمان و گزافه یکی از بزرگترین ترانه سرایان تالش سید محمود شرفی تالشی متخلص به (شوقی) است. و نیز قضاوتی به گزاف نخواهد بود اگر بر ان باشیم که (شوقی) سراپا شوق و شرف را بزرگترین دستان ( دستون : دو بیتی ) سرای روزگار خود بدانیم.
بفرموده خودش در یکی از دو بیتی هایش

شوقی بواج کلام عارفانه به طرزی دلپسند و صادقانه
هرکسی عاقله تصدیق بکردی طریق شعر شوقی شاعرانه

مخمس زیر نیز به مناسبت استان بوسی کعبه مکرمه توسط ایشان معروض گردیده که بنده تقدیم شما عزیزان مینمایم:

جمال کعبه را نگر , بهشتی از صفا ببین طواف دور کعبه را ز شرع مصطفی ببین
ز مروه , سعی حاجیان به جانب صفا ببین ز اب زمزمش بنوش و جرعه ی شفا ببین
چه شورها فکنده است نگر من استطاع را
به چادر سیاه او ,به مجد بی نیاز او به خال اسود لبش برای بوسه ناز او
به حاجیان جان به کف زحلقه ی نماز او به سجده سر نهاده اند و میکنند راز او
زملتزم شروع کنند ,(( ربنا و اتنا ))
دمی ز عجز رو کن مقام حضرت خلیل ببار خون زدیده ها به توبه نفس کن ذلیل
بخواه عذر رفته را ز کـــبریایی جلیل گناهت ار فزون بود تو دوست را ببر دلیل
به گوش هوش می شنو طنین (( کان امنا ))
گدا و شاه و محتشم چو رو به کعبه اورند به یک لباس و یک مقام ز درگهش برابرند
به انتظار رحمتش ,زهر گدا گداتــــــــرند خوشا به حال عارفان به حضرت اشناترند
اگر چه غرق رحمتند کشند بانگ (( هب لنا ))
به صد امید مغفرت ز درگه کریم تــــو ز راه دور امدیم به کعبه ی عظیم تـــــو
همه غریب و ناتوان فتاده در حریم تو براتمان کجا دهی نعیم تو جحیم تــــو
به عاصــــــیان , تو راحمی و غافری الهنا

چند دو بیتی تقدیم به شما سروران گرامی:

************************************
چه بین دوسته که با هم جمع ابیمون خشه روزون یندی همدم ابیمون

یکایک شــــــــــین به منزلگاه عقبی اسف اروزون را بــــا هم ابیمون
*************************
دوستم گرچه ام دنیانه خشیمون همه دلداده ی ام دلکشیون

چه فایده عاقبت با حسرت و درد دنیا کا کوچ بکردیمون بشیمون
**************************
گل احمر اشته رخساره یـــــــارم سیاه زلفر چو مشکی پاره یــارم

بمن کا دور مگرد مشتاقیم اشته اشته دوری بمن دشواره یــــارم
**************************
حقیقت دلــــربا و دلپذیریش هرچی کار باجوم یار بی نظیریش

نی ر عیبی زسر تا پا ولیکن برای عیب جـــــــویی منتظیریش
*************************
ته کی یارم بمنه مهربان بیش همیشه مونس و شیرین زبان بیش

غیر از وفـــــا نبه مرا گناهی سبب چه به یارم نامهربان بیش
************************
یارم تنها منر هشته کیا شیش منر بی روح و جان هشته چرا شیش

چه ساعت به جدا ابیش بمن کا چه دلــــینه منر هشته ترا شیش
************************
دو ابروی کمانیر خم مکه یـــــار گهی من شاد ,گه ماتم مکه یار

مژن چین در جبین مقصریم از به حرف بی نژادون رم مکه یار
***********************
کـــــمند رستمه زلـــــــف درازر کـــــمان بیژنه ابــــــــــروی نازر

مـــیجر خنجره غمزر تیر دلدوز د چشم نرگسر شاهین و بازر
*************************
روز شنبه شیمه برزکوئه بند تماشای جــــــــهان بیم ارزومنـــد

پس از زیارت و سیر کوهاتون هنی مشرف بیم وسکه سوته بند
***************************
نه نه مرگیر من عمریکا سیر اکرد جوانه مرگ ابیـــــــــش منر پیر اکرد

هزار حسرت مرا هستبه دلیکا اجل امه به منکاش ته ویر اکرد
*************************
یــــــــار چمن وینده را چرایشه محجوب بواج ,بخور چمن عزیز و محبوب

گشاده رو ببن همیشه بی بـــــاک عزیزم دلبرونکا ناز و مطلوب
************************
چرا بوی محبت به ته کا نی مرا که بی ته تلخه زندگانی

به صدق دل شوقینه مهربان بب غـــــنیمته یارم دور جوانی
*************************
دوستم کوکو سسی گوش اکه روزی دیس به چی فغان و اه و سوزی

کاره واته تــــــــــــــــه ای انسان غافل چنه شادیش ام دنیا پنچه روزی
**************************
ته میلر گردشه مرا که حال نی جانی رام حی دلی رام ور و بال نی

بداش وعده ولی وفا نیشه کرد چه بکم بخت بلندی رار زوال نـــــــی
**********************
یـــــــارم امه به دستش افــــــتابه مــــــــردد بیم یــــاره یا افتـــــــابه

واتــــــــم ای دلفریب و شوخ دیده چراش شوقی جانــــــی را افت ابه
**************************
ای عکس بــــــــمان که در جوانی جــــــــــــــز تو دگرم نشان نماند

هر تازه بــــهار بی خزان نیست هر تازه جــــــــــــــوان جوان نماند
*****************************
به یادگار من ای عکس جاودان باش نمونه ای زغـــــم و رنج و زندگانی باش

در ان دمی که زقـــــــــبرم گیاه میروید تو یادگار مـــــن و دوره ی جوانی باش

چون سیر عمر شبابم به تلخی انجامید تو از غریــبی و بدبختی ام نشانی باش

*******************************************************
دوستان لطفا با انتخاب یکی از دو بیتی ها در قرعه کشی

هدیه چند جلد کتاب ( برگزیده های اشعار سید عبدالقادر حسینی(شوقی)

و سید محمود شرفی (شوقی ) شرکت نمایید.
*********************************************************

 

لطفا برای مشاهده عکسهای بیشتر و مثنوی غم نامه

 روی (ادامه مطالب ) در پایین کلیک نمایید


:ادامه مطلب:

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

 


تالش، سرزميني كه در روزگاران كهن به منطقه وسيعي گفته مي‌شد كه از شمال با آلبانياي قفقاز، و از شرق به درياي خزر و از جنوب به اسپيه‌رو يا سپيدرود و از آن به حدود مارليك يا عمارلوي كنوني مي‌رسيد و از غرب نيز دشت و پهنه‌ اردبيل، مغان و منطقة كوهستاني نير و سراب را دربر مي‌گرفت. 

تالشان خيلي قبل از كاسي‌ها و آريايي‌ها و كيمري‌ها و اسكيت‌ها و به زماني كه پرفسور ساموئل كريمر از آن به "ادوار قهرماني و دوران كوچ‌هاي باستاني ملت‌ها" نام مي‌برد، از آن سوي كوهستـان قفقاز به مناطق جنوب سرازيـر گشته و در اولين برخـورد اين سرزميـن سبـز و پرآب و نعمت كوهستاني را با شكارگاه‌هاي فراوان آن برگزيدند. آن‌ها روزگار خود را با چادرنشيني و شكـار و كشاورزي ابتدايي مي‌گذراندند، آفتاب و آتش را مي‌پرستيدند. اجاق، كانـون آتش را در وسط چادرهـاي مـدور خود بر پا مي‌كـردند و بـا افـراد خانـواده بـه دور آن مي‌نشستند.

سرزمين تالش در جنوب باختري درياي کاسپين قرار دارد و در آن قومي همنام با اين سرزمين يعني تالش ها زندگي مي کنند. محدوده جغرافياي قومي آن به مراتب از محدوده جغرافيايي سياسي ، يعني واحدهاي سياسي و اداري که در قالب آن اداره مي شود وسيع تر است. 

تالش زبانان ايران بيش از هشت صد هزار نفرند ودر شهرستان هاي آستارا، تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و شفت سكونت دارند. هرچند که اقوام تالش در صومعه سرا و شهرستان هاي شرق گيلان قسمتی از مردم اين شهرستان را تشکيل مي دهند ، ليکن از نظر جغرافياي سياسي ، تالشان عمدتا" در پنج شهرستان ياد شده زندگي مي کنند.

در نواحي تالش شمالي با مرکزيت لنکران و شهرهاي لريک ، ساليان ، ياردملي ، ماسللي ، جليل آباد و آستارا،بيش از دو برابر تالشان ايران ساكن هستند. نواحي تالش شمالي به دنبال جنگ هاي ايران و روس درنيمه اول قرن نوزدهم ميلادي ، به عنوان غرامت جنگي به روس ها واگذار شد . به عبارت بهتر واگذاري تالش به روس ها بهايي بود که تالشان براي بقاي حکومت قاجار پرداختند.

زبان و هامويد (فرهنگ عامه) مشترك دو شناسه برجسته فرهنگي است كه دو بخش قوم تالش در دو سوي رودخانه مرزي آستارا را به هم پيوند مي دهد. همان طور كه زبان اين قوم در هر ناحيه به گويش ويژه اي رواج دارد، آيين ها، آداب ،باورها و افسانه هايشان نيز جا به جا ويژگي هاي متفاوت از هم پيدا مي كند. 

تالشان داراي زباني ويژه با ساختاري قابل توجه مي باشند كه نيازمند مطالعات زبان شناسي توسط متخصصان اين امر براي استخراج و تدوين دستور زبان و رسم الخط مي باشد. تعداد قابل توجهي از واژه هاي كهن فارسي و اوستايي در محاورات مردم و اشعار ايشان به چشم مي خورد كه نشان از ارتباط اين قوم با ادوار ماضي ايران دارد.
از منظر طبيعي تالش سرزميني با چشم انداز بسيار زيبا مي باشد كه از يك طرف به كوهستانهاي سر به فلك كشيده و زيبا و از طرف ديگر به درياي بي كران و نيلگون کاسپين متصل است .هوايي معتدل و فرح انگيز دارد و آبي بسيار شيرين و گوارا كه جرعه اي از آن دل و جان را صفا مي دهد.

سرزمین تالش به عنوان بستر مکانی قوم کادوسیان(تالشان) که از دو ناحیه عمده ی کوهستانی و جلگه ای تشکیل یافته است. در حدود 65 میلیون سال قدمت دارد.پی سنگ منطقه کوهستانی در طی دوران دوم زمین شناسی و منطقه جلگه ای در طی دوران چهارم (کواترنر)ریخته شده بطوری که شکل کنونی تالش در انتهای دوران دوم و ابتدای دوران سوم زمین شناسی با حرکات زمین ساختی لارمید تشکیل شده است

محدوده جغرافیایی قومی ان بمراتب از محدوده جغرافیایی سیاسی یعنی واحدهای سیاسی و اداری که در قالب ان اداره میشود وسیعتر است.
اقــــــوام تالـــــــش از نظر پراکندگی جغرافیایی حدود اداری _ سیاسی شهرستانهای فومن .شفت.ماسال.رضوانشهر.تالش و استارا را در بر میگیرد.
در کتاب (ایران عهد باستان) امده است: کادوسیان مردمی بودند که در گیلان جای داشتند و ظاهرا نیاکان تالش های کنونی بوده اند.
کادوس یونانی شده ی تالوش است که در قرون بعد تبدیل به تالش شده است .وجود تپه ها و محوطه های تاریخی و باستانی در سراسر تالش نمایانگر وجود یکی از کهن ترین تمدنها و فرهنگهای دیرینه در این سرزمین است.
با توجه به دست یافته های اخیر کاوشهای باستان شناسی که اثاری از نیمه ی دوم هزاره ی دوم قبل از میلاد (اغاز عصر اهن تا اغازین سده های هزاره اول ق.م) را در منطقه معرفی می نماید ! بیان کننده ی زمینه های جدیدی برای بررسی عمیق تر حوزه فرهنگی تالش است.

 

 

 

لطفا برای مشاهده مناظر زیبای  تالش بزرگ  روی (ادامه مطلب) کلیک نمایید.


:ادامه مطلب: